به گزارش لنگه نیوز،به نقل از خبرگزاری فارس از بندرلنگه، آیتالله سید محمدجواد رکنی ظهر امروز در آخرین خطبه خود در سمت امامت جمعه شهرستان بندرلنگه گفت ، به اینکه هر آغازی یک پایانی دارد، افزود: ظاهرا این آخرین خطبه جمعه ما است، بنده در سال ۱۳۵۵ در روز غدیر با هماهنگی آیتالله گلپایگانی و آیتالله فاضل لنکرانی به بندرلنگه آمدم و ایشان سال ۵۲ از طرف طاغوت به اینجا تبعید شده بود و تاکید کردند که بنده را راضی کنند که به بندرلنگه بیایم.
امام جمعه شهرستان بندرلنگه اضافه کرد: شهر بندرلنگه بسیار محروم بود و مردم به مراجع تقلید طومارهای زیادی نوشته بودند و درخواست کرده بودند ومن در اوج جوانی به این شهر آمدم با اینکه درقم هم درس میخواندم و هم تدریس میکردم. به طور موقت ولی ضرورت تبلیغ و محبت مردم حقیر را در این شهرستان ماندگار کرد.
آیتالله رکنی بیان داشت: آغاز راهپیماییها علیه طاغوت از جمعیت ۲۰ نفر حضور داشتند تا دو یا سه نفره از سال ۵۶ تا پیروزی انقلاب میزبان عزیزان زیادی از علما و شخصیتها بودیم که طاغوت این ها را به بندرلنگه تبعید کرده بود از جمله آیت الله یزدی، مرحوم آیتالله دستغیب، مرحوم حجتالاسلام عباس پورمحمدی، آیتالله نور مفیدی که در رمضان ۵۷ بیش از ۱۲ تبعیدی سر سفره افطاری منزل استیجاری ما در اوج گرما حضور داشتند.
وی افزود: پس از پیروزی انقلاب قصد برگشت به قم داشتم که ادامه تحصل بدهم، خبر به حضرت امام راحل رسید و ایشان طی نامهای به بنده مرقوم فرمودند، بر جنابعالی لازم است کمافیسابق در آنجا بمانید و من با بزرگانی همچون آیتالله فاضل مشورت کردم که این جمله لازم است یعنی چه؟ که آنها فرمودند یعنی واجب، بنده نیز چون مقلد امام بودم اطاعت کردم.
این روحانی برجسته جنوب کشور بیان داشت: با همه سختیها و مشکلات در آن زمان در این شهر ماندم و سپس در آبانماه از سوی حضرت امام مستقیما بهعنوان امام جمعه بندرلنگه منصوب شدم و شاید در آن روزها جوانترین امام جمعه کشور بودم و در آن زمان خیلی از آقایان بلد نبودند و یا متولد نشده بودند که بندرلنگه کجاست پس از رحلت امام راحل، مقام معظم رهبری همه احکام امام را تایید فرمودند و بنده هم ماندگار شدم.
امام جمعه شهرستان بندرلنگه گفت: بارها قصد رفتن داشتم و حتی گاهی دو یا سه ماه میرفتم مثل در سال ۶۳، اما به یاد دارم گروهی نزدیک به ۷۰ نفر از مردم شیعه و سنی در اوج بمبارانهای قم آمدند و ما را باز گرداندند.
آیتالله رکنی گفت: پس از بیانیه گام دوم انقلاب توسط حضرت آیت الله امام خامنهای (مدظله) مبنی برجوانگرایی از همین تریبون اعلام آمادگی کردم برای کنار رفتن و واگذار کردن این سمت به جوانان و در تاریخ ۲۸/۸/۹۷ طی نامهای مبسوط بصورت مکتوب به رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور آمادگی خود را برای کنارهگیری اعلام کردم وایشان نه نفیا ونه اثباطا جوابی ندادن و معاون ایشان نیز اعلام داشتند بازنشستگی معنا ندارد.
این استاد حوز علمیه خاطرنشان کرد: اخیرا شفاها اعلام نمودند که با کناره گیری شما موافقت میشود بنده هیچ موضعی ومقاومتی نداشته ونه دارم و فقط یک گلایه کردم، ولی برخی بیانصافی کردند در فضای مجازی گفتند که خودش گفته که میرم کنار ولی حالا که گفیتم برود نمیرود، دررصورتی که گلایه نمودم که وقتی من کتبا درخواست خود را در یک صفحه نوشتم و اگر در چهارسطر هم جواب داده میشد که بله با استعفاء شما موافقت میشد خود یک احترامی بود.
مسؤول حوزه علمیه آل البیت (ع) بندرلنگه اضافه کرد: بعدش هم که اعلام کردند گفتم که اشکال نداره اگر میخواهید من خداحافظی کنم در نمازجمعه الان وضعیت قرمز است اگر بدون خداحافظی میخواهید شما امام جمعه جدید را معرفی کنید، گفتند نه ما صبر میکنیم و سپس یکهفته فاصله شد تا به امروز که برای خداحافظی آمدم ما تابع و سرباز ولایت هستیم چه سمتی داشته و چه نداشته باشم و هرجا هم که باشم.
وی با اشاره به اینکه از مردم خوب ومهربان بندرلنگه وتوابع چند تقاضا دارم عنوان داشت: از همه چه شیعه وچه سنی قدردانی میکنم، خدا میداند بعد از محل تولد خودم مردمی باوفادارتر و بهتر وبامحبت تر از بندرلنگه ندبدم من نمیتوانم هرگز این محبت ها را فراموش کنم چه گذشتگان و چه در حال مردم به بنده محبت کردند.
رئیس شورای فرهنگ عمومی شهرستان بندرلنگه ادامه داد: نسل جوان نمیدانند من با چه اسراری به این منطقه آمدم من نمیدانم با چه زبانی از مردم فهیم اینجا قدردانی کنم، مردم تا پاسی از شب بنده را همراهی میکردند تا من دلتنگ نشوم ، دعا میکنم که خدایا این مردم سزاوارتر بهترین ها هستند، قدرت وحدت را بدانید با مهاجرین وحدت خود را حفظ کنید.
وی گفت: پیشاپیش به امام جمعه جدید خیرمقدم می گوییم و انشاء الله که ایشان در برنامههایشان موفق باشند و از همه عزیزان میخواهم همانطور که بنده را مورد محبت و لطف قرار دادید ایشان را همراهی کنید مخصوصا علما، فضلا شهر وطلاب ومسؤولان. من بیلان کار ندارم که در این ۴۰ واندی سال چه کردم چرا که بنده برای خدا آمدم و برهیچکس منت ندارم.
اولین امام جمعه شهرستان بندرلنگه تصریح کرد: ما برای خدا درس خواندیم و آمدیم اینجا و اگر هم برای مردم بودیم چرا که مردم نهایت محبت را کردند نه نیاز به تقدیر دارم و نه تشکر و نه گرامیداشت و از احدی توقعی ندارم و خدا انشاء الله قبول کند واین برای من بسیار مهم است و من اگر کاری کردم وظیفه ام بوده است از همه ادارات ارگانها، اصناف، نیروهای نظامی وانتظامی، سپاه وبسیج و فرماندهان گرانقدر مخصوصا سردار علی عظمایی و دانشگاهها، حوزه ههای علمیه و آموزش وپرورش و همچنین سربازان گمنام امام زمان(عج) وفرماندار و اصحاب رسانه که در انعکاس خطبه ها و برنامه های ما زحمات زیادی کشیدند و همچنین از حجتالاسلام فقیهیفر امام جمعه موقت فرزند برومند شهید که در این مدت ما را در حوزه و نمازجمعه کمک کردند تشکر ویژه دارم.
امام جمعه بندرلنگه یادآور شد: بنده وقتی به بندرلنگه آمدم زمین فراوان بود واین زمینی که بنده در آن منزلم است مردم تهیه کردند و گفتند ما میخواهیم برای شما منزل بسازیم بشرطی که در اینجا بمانی از ما قول گرفتند وبنده هم ماندم واین قسمت منزل شخصی ما را ساختند و بعدا که ما منصوب شدیم تابلو دفتر را زدند و من بیش از ۴۱ سال است در این منزل سکونت دارم و همه هم میدانند بنابر این یک وقت کسی دسیسهای کند که این منزل را تخلیه نکردم، بنده هم به شورای سیاستگذاری گفتم که استفتاء کنند از محضر رهبر معظم انقلاب که اگر ایشان حق این منزل را ندارد بنده تخلیه میکنم.
وی بیان داشت: اما در خصوص حوزه علمیه آلالبیت(ع) هیچ ربطی به نهاد نمازجمعه ندارد و از طرف آیت الله سیستانی ساخته شده و هیات امناء اداره میکنند که بنده هم عضوی از آن هیات امناء هستم تولیت هم بعهده دفتر تهران است که بنده هم از طرف همان دفتر بعنوان مسؤول حوزه انتخاب شدم .
امام جمعه بندرلنگه گفت: بنده بعنوان یک شهروند و عالم شهر در کنار همشهریان خود هستم چرا که علاقه مندانی دارم ومن هم به آنها علاقه دارم تا آنجایی که بتوانیم کاری کنیم وخدمتی کنیم بطوری که دخالتی هم در کار امام جمعه به وجود نیاد امام جمعه وظایف خاص خودش را دارد و بنده وظایف خودم را انجام میدهم
وی در پایان ادامه داد: هر کس در این مدت از بنده غیبت کرده بدگویی کرده وتهمت زده من همه را حلال کردم وبخشیدم از شما هم انتظار دارم اگر بنده بدی کردم حرف بدی زدم غیبت کردم و خدای ناکرده کسی از ما دلخور شده برخورد بدی شده بنده را مورد عفو خود قرار دهید و در پایان اگر بار گران بودیم رفتیم و اگر نامهربان بودیم و رفتیم مراد ما نصیحت بود و گفتیم.